محل تبلیغات شما

از اخرین بار که وزن کردم و 82 بودم 7کیلو اومدم پایین و این خدایی جای شکرش حسابی باقیه.

تصمیم گرفتم امروز که دیگه از سلف دانشگاه که هم به شدت خوشمزه اس هم زیاده بگذرممثلا امروز جوجه کباب بود

حسابی تو دلم کلنجار رفتم که نه من این همه خوردم اینبارو نمیخورمو این نخوردنه به تناسب اندام می ارزه

چون بار اول بود به شکمم نه میگفتم خیلی سخت بود

خیلی یعنی میخواست گریم بگیره

خلاصه تنهایی رفتم تو بکی از کلاس ها و غذای خودمو خوردم

از دست فرشته ازردع خاطر شدم که بهم گفت فاطی چاق

ولی خودم و زدم به نشنیدنچون چیزی که هستم ولی قابل جبران و درست شدنه

دوست ندارم با این اسم بخوننم

نمیدونم چطور این کنش  منفی ذهنم رو درست کنم

 

چو میگذرد غمی نیست

هم ,تو ,درست ,خوردم ,ولی ,حسابی ,و این ,از دست ,دست فرشته ,خوردم از ,خودمو خوردم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها